نویسنده: بابک دربیکی (1)




 

مقدمه

شهروندی، رابطه ای است میان دولت و فرد که دو جنبه حق و تکلیف در آن نهفته است. تناسب این دو جنبه، می تواند سبب پایداری این رابطه گردد. تاریخ نشان داده است که «شهروندی» در جوامع مختلف بسته به شکل رابطه فرد و دولت، اشکال مختلفی به خود گرفته است؛ به عبارت بهتر، به این رابطه باید در ظرف زمان و مکان نگریست و نمی توان در همه ادوار و شرایط شاخص های کاملاً ثابتی را برای آن در نظر گرفت. شرایط جدید ناشی از تغییرات تکنولوژی ارتباطی- که جامعه بشری را به سوی جامعه ای اطلاعاتی سوق می دهد- برشاخص های شهروندی و جنبه های مختلف «حق» و «تکلیف» آن اثر می گذارد. لذا برای حفظ رابطه مذکور باید شرایط جدید را شناخت و «حق» و «تکلیف» را بر این اساس- و نه بر اساس نگرش های مربوط به دوره های گذشته جامعه بشری- قرار داد.
به اعتقاد اندیشمندان و محققان حوزه ارتباطات، در یک ارتباط، نمادها منتقل می شوند و مفاهیم مورد نظر فرستنده بر اساس عواملی چون: میزان تجربیات مشترک طرفین ارتباط، دانش، میزان تأثیر اختلالات بر رسانه ی عامل انتقال، در گیرنده یا گیرندگان پیام متجلی می شود. از این رو، الزاماً در یک فرایند ارتباطی، معنی و مفهوم مورد نظر فرستنده در گیرنده پیام متجلی نمی شود. لذا می توان در یک فرآیند ارتباطی مشاهده کرد که با تفاوت در پارامترها و فضای تجربی مشترک، میزان تأثیر پیام و یا درک طرف مقابل از نماد ارسالی متفاوت می شود و احتمالاً پیامد آن را در تأثیر پیام مشاهده می کنیم. از این رو در هر فرآیند ارتباطی، استفاده از نمادهای مناسب برای مفاهیم، بسیار مهم تلقی می شود. نماد انتخابی باید گویای مفهوم باشد و تنها می تواند در دنیای پیچیده فعلی به یک نماد ساده قراردادی اکتفا کرد.
دلیل طرح بحث فوق، تأکید بر این نکته است که در روابط اجتماعی و در فرآیند ارتباطی، گاهی پیام و نماد مورد استفاده یکسان است، اما به دلیل تغییر در فضای مسلط و غلبه پارامترها و متغیرهای مختلف- علی رغم یکسان بودن نمادها- مفاهیم در طول زمان دستخوش تغییرات می شوند. گاهی این تغییرات خود را در پیام نشان نمی دهند؛ اما مفاهیم، ماهیتی تا حدی متفاوت می یابند. ریشه یابی برخی از واژگان در زبان های مختلف نشان از این تغییرات دارد. از جمله تغییرات در مفاهیم را می توان در مفهوم شهروندی مشاهده نمود. گرچه تغییر این مفاهیم الزاماً و تنها به رسانه ها وابسته نیست و رسانه ها از متغیرهای مؤثر در این معادله هستند.
برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تغییر در ابزارهای تولید باعث تغییر در روابط تولید می شود. از این منظر، این تغییر در روابط تولید زیربنای تغییر در ارتباطات اجتماعی نیز می شود. طبعاً تغییر در روابط اجتماعی بسیاری از ساختارها و نهادهای اجتماعی را تغییر می دهد. البته به اعتقادی این یک رابطه دیالکتیک است که سهم عناصر آن در شرایط مختلف یکسان نیست؛ به عبارت دیگر، نسبت تأثیرپذیری عناصر این معادله بر یکدیگر در شرایط مختلف اجتماعی متفاوت است. مثال ساده آن، استفاده از تراکتور به جای گاوآهن در یک مزرعه روستایی است. این جایگزینی می تواند در شیوه و روابط تولید، تعاملات روستاییان و در نهایت نگرش های اجتماعی و تغییرات رفتاری مؤثر واقع شود.
می دانیم که ابزار تولید، تنها به ابزارهای سخت افزاری، کارخانه و ماشین و این قبیل وسایل محدود نمی شود. امروزه تولید اخبار، آگاهی، علم، دانش و نظایر آن و انتشار آنها خود نوعی تولید است که جایگاه مهمی را در جامعه بشری به خود اختصاص داده است. لذا تغییر در ابزار ارتباطی، چه به دلیل برقراری ارتباطات میان فردی و چه در گستره اجتماعی یا سیاسی و ارتباطات جمعی، می تواند شرایط جدیدی را در این حوزه ها رقم بزند. تأثیر این تغییرات آن قدر زیاد است که اندیشمندانی چون: مک لوهان، تونیس، رایزمن، تافلر و غیره تغییرات اجتماعی و سیاسی جوامع بشری را بر اساس این تغییرات ارتباطی توضیح می دهند(2).
تاریخ تحولات ارتباطات انسانی، دوره های متفاوتی را گذرانده است. در دوره ارتباطات شفاهی، روابط و شرایط متفاوت بود. در دوره کتابت و در بهترین شرایط آن که کهکشان گوتنبرگ نامیده می شود، شاهد تأثیر این تحولات ارتباطی (چاپ و نشر) بر دوره روشنگری در اروپا بودیم. همچنان که در دوره حضور ابزارهای ارتباطی الکترونیک مانند تلگراف، رادیو و تلویزیون، تأثیرات خاص بر حوزه های مختلف اجتماعی و سیاسی را نظاره گر بودیم. امروزه نیز به مدد وجود رسانه های نوین ارتباطی همچون: ابزارهای صوتی و تصویری و چند رسانه ای، شاهد تسریع در تحولات ارتباطی هستیم. اگر در دهه های پیشین اختلاف بین دو نسل در جامعه، تنها در بود و یا نبود رادیو و یا تلویزیون و تأثیرات آنها بوده است، امروزه اختلاف بین دو نسل در همین جامعه در بود و نبود انواع و اقسام ابزارهای ارتباطی از CD و DVD و اینترنت و موبایل (آن هم با ده ها کارکرد مختلف ارتباطی) و ده ها وسیله تسریع کننده ارتباطی در جهان و حتی گسترش کمی و کیفی ابزارهای ارتباطی قدیمی تر است.
امروزه همان طور که بسیاری از اندیشمندان حوزه ارتباطات معتقدند، جهان به سوی ایجاد یک جامعه اطلاعاتی پیش می رود. این پدیده جدید، محصول ظهور، گسترش و توسعه رسانه های جدید الکترونیکی و کامپیوتری است. با این حال جامعه اطلاعاتی به دلیل آنکه به زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری متعددی وابسته است، در همه جای جهان به یک اندازه رشد نکرده و در عین حال با مشکلات و چالش های عظیمی روبه روست. با وجود این، جامعه اطلاعاتی در همین مدت توانسته است بسیاری از مفاهیمی که حتی برخی از آنها در جامعه، مدرن تلقی می شدند را با تغییرات اساسی مواجه سازد. تغییر در مفاهیمی مانند دولت، ملت، شهروند و نظایر آن که پایه های جامعه سیاسی و بین المللی امروزی را تشکیل می دهند.
هرچند که در این زمانه از مفاهیمی مانند شهروندی بسیار سخن گفته می شود، اما نمی توان شرایط شهروندی را مانند شرایط گذشته آن در نظر گرفت. در شرایط حاضر نمی توان از حق دولت سخن گفت، ولی همان شرایط حاکم بر دولت های قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم را در نظر گرفت؛ چرا که دولت ها بر اساس نیازهای زمان، کارکردهای متفاوت یا حداقل روش های اعمال قدرت متفاوتی یافته اند. امروز اگرچه از شهروند سخن گفته می شود، اما نمی توان بدون توجه به شرایط جدید شهروندی و نیازهای آن، درخواست همان رابطه گذشته بین دولت و شهروندان را داشت. در شرایطی که شهروندان مجازی به وجود آمده اند و در جهان اطلاعاتیِ حاضر، روش های متفاوت ارتباطی بین شهروندان مختلف درگرفته و مرزها و ارتباطات، مفاهیم و روش های جدیدی یافته اند، نمی توان بدون توجه به این شرایط و با همان روش های پیشین دولت های سنتی بر شهروندان مدرن و متفاوت اعمال قدرت نمود. تناسب حقوق شهروندی و وظایف آنها در قبال دولت، امر مهمی است که نبود آن چالش های اجتماعی و بحران مشروعیت را به دنبال خواهد داشت.
این نوشتار بر آن است تا با مروری اجمالی بر شکل گیری مفاهیم شهروندی و دولت، تغییرات جدید در عصر حاضر را تبیین و تأثیر آن بر این مفاهیم را یادآور شود.

1- شهروند و شهروندی در گذر تاریخ

از جمله واژه هایی که در جامعه اطلاعاتی حاضر بر اثر تغییر در متغیرهای مؤثری همچون: رسانه ها، شکل نوین ارتباطات، تغییر پارادایم مسلط و متغیرهای مرتبط با حوزه سیاست و جامعه دچار تحول شده و نیازمند بازنگری در مفهوم هستند، واژه «شهروند و شهروندی» است. شهروند از مباحث علم سیاست عمل یا تأسیسی است و دانشی درباره روابط نهادها و افراد و ... در حوزه سیاست تعریف می کند.
شهروند، فردی است در ارتباط با یک دولت مشخص، دارای حق و تکلیف؛ بدین معنا که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر در برابر دولت تکالیفی برعهده دارد. این رابطه بین دولت و فرد را شهروندی می نامیم.(3)لذا شهروندی که مختص جوامع انسانی است، یک رابطه اجتماعی و سیاسی تلقی می گردد. از آنجا که قوانین اساسی و مدنی شرایط و چگونگی این رابطه را تعیین می کنند، این رابطه، یک رابطه حقوقی و مفهومی حقوقی نیز می باشد.
یک بعد مهم در بحث شهروند و شهروندی، مفهوم دولت است. دولت(4) در اینجا به معنای ساختاری است که به صورت نهادها و سازمان های اداری، سیاسی، قضایی، قانون گذار و نظامی فعلیت می یابد. بنابراین، منظور ما از دولت در این بحث، عبارت است از ساخت قدرتی که ملتی برای دفاع از خود، سرزمین خود و برقراری نظم و قانون در میان خود پدید می آورد. حکومت نیز دستگاهی است که در درون این ساخت کمابیش پایدار- که بر حسب ضروریات سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی، دگرگونی پذیر بوده- انجام کارکردهای دولت را به عهده دارد و می تواند از سلطنت به جمهوری و یا استبدادی به دموکراسی تغییر شکل دهد(5).
همان گونه که بیان شد، مسئله شهروندی از جهت نسبت با دولت، به نوعی هویت فرد انسانی است. این پدیده در یونان و رم باستان تکوین یافت و در اروپای پس از رنسانس به کمال رسید. نظام سیاسی یونانی از شهرهای مستقل تشکیل شده بود و هر شهر دارای دولت خاص خویش بود. اندیشه فلسفی یونان در آتن از زمان سقراط حول محور مسئله نظام سیاسی درست و شهروند خوب شکل گرفت. ارسطو در کتاب «سیاست»، انسان را حیوان یا به عبارتی موجودی سیاسی تعریف می کند. این در هم آمیختگی در زمانی است که جامعه سیاسی (دولت که تنها بخشی از جامعه است و نه همه آن) و جامعه مدنی از هم بازشناخته نشده و یکی پنداشته می شدند. ارسطو در جایی می گوید: «موجودی که بیرون از شهر زندگی می کند، یا خداست یا حیوان.» در واقع مقام انسانی، زیستن در شهر و زیر نظارت نظم اجتماعی- سیاسی را ایجاب می کند. در روم باستان نیز شهروندی رم و حق شرکت در نظام سیاسی و دموکراسی آن، عالی ترین مرتبه کمال شناخته می شد. به نظر برخی متخصصان فلسفه سیاسی، در رم باستان حتی خدایان نقش خدمتگزاری آرمان سروری رم (که از شهروندانش تشکیل شده) را ایفا می کردند. در حقیقت همه چیز در خدمت شهروندان بود(6).
مفهوم مدرن شهروندی همراه با مفهوم فردیت و حقوق فردی در اروپا پدید آمد. اساساً کسی شهروند شناخته می شود که تنها فرمانگذار دولت نباشد، بلکه از حقوق فطری و طبیعی نیز برخوردار باشد و دولت ضمن رعایت آن حقوق باشد. نظریه هایی که منشأ دولت را حق طبیعی افراد می دانند، علت وجودی دولت را حمایت از حقوق طبیعی شهروندانش دانسته اند(7). روسو در بحث قرارداد اجتماعی، شهروند را کسی می داند که در تشکیل «خواست همگانی» شرکت دارد؛ یعنی فردی آزاد، مختار و دارای حق رأی، در مقابل رعیت که دارای هیچ حقی نیست و تنها در کنف لطف و رحمت خداوندگار خود زندگی می کند. در ادامه همین تفکرات بود که در انقلاب کبیر فرانسه، واژه شهروند و شهروندی، معنی آزادی های فردی را در خود داشت و در اعلامیه حقوق بشر و شهروندان که در سال 1789 تدوین گشت، بر آن تأکید شد(8). لذا در نظام حقوقی و سیاسی ای که حقوق و تکالیف شهروندی در آن به رسمیت شناخته شده، حقوق و تکالیف باهم رابطه ای دوسویه دارند و هر یک لازمه دیگری است.
در قرن نوزدهم، شهروندی بیشتر به معنای برخورداری از حقوقی چون آزادی بیان، یکسان بودن قوانین برای همگان و نظایر آن بدون توجه به وضع طبقاتی، نژادی و پس از آن جنسی بود.
در قرن بیستم، مفهوم «حقوق اجتماعی»، مفهوم شهروندی را گسترش داد. منظور از حقوق اجتماعی، برخورداری از خدمات اجتماعی، بهداشتی، آموزشی، تأمین اجتماعی و نظایر آن است. بدین سان مفهوم شهروندی دیگر خصلت صرفاً حقوقی و سیاسی ندارد، بلکه مضمون اجتماعی و اقتصادی نیز یافته است. این حقوق اخیر، به حق طبیعی هر فرد برای بهره مند شدن از یک حداقل استاندارد رفاه اقتصادی و امنیت مربوط می شود. این حقوق شامل: مزایای بهداشتی و درمانی، تأمین اجتماعی در صورت بیکاری، تعیین حداقل سطح دستمزد و نظایر آن است. حقوق اجتماعی به خدمات رفاهی مربوط می شود و گسترش حقوق اجتماعی، همان چیزی است که «دولت رفاه» نامیده شده است؛ دولتی که در دهه 1930 شالوده های آن در انگلستان توسط حزب کارگر بنا نهاده شد و در کشورهای اسکاندیناوی به ویژه سوئد به اجرا گذاشته شد(9).
در ایران نیز از منظر تاریخی، بحث شهروندی با بحث حکومت داری(10) پیوند خورده است. همان گونه که در ابتدای بحث این بخش گفته شد، بحث شهروندی از مباحث علم سیاست تأسیسی یا عملی است؛ یعنی زمانی این بحث مطرح می شود که چگونگی حکومت داری و روش اداره آن مطرح می شود(11). این بحث از زمانی در ایران مورد بحث قرار می گیرد که بحث حکومت داری مطرح می شود. زمانی که به قول فوکو، اندرزنامه ها از حالت کلی شاهانه بیرون آمده و الزامات و روش های اداره حکومت را هدف قرار می دهند. الزاماتی همچون «قانون خواهی ایرانیان به واسطه ارتباط با سایر ممالک خارجه (که توسط افرادی چون میرزاملکم خان در دوره ناصری به اوج می رسد)، تلاش برای استفاده از نهادهای واسطه ای مانند مجلس، دادگاه و ... شرایط جدید جهانی و پیوندهای سیاسی در نظم جدید جهانی، افزایش جمعیت، آگاهی قلمرویی و ...» باعث می شود که حکومت داری در دوره قاجار مطرح شود و کم کم به ایرانیان به جای رعایای ظل الله و پادشاه، با دید افرادی نگاه شود که دارای حقوق سیاسی و اجتماعی (شهروند) می باشند(12).
چه در تجربه ایرانیان و چه در تجربه جهانی، شهروندی که برآمده از بحث حکومت داری و نیاز جامعه بشری است، مبتنی بر حقوق و تکالیفی است که این حقوق و تکالیف باید در تناسب کامل با هم باشند؛ به عبارت بهتر، واژه شهروند واژه ای برآمده از یک نیاز تاریخی است و همان گونه که در تغییرات اجتماعی، صنعتی، سیاسی و فرهنگی دچار تحول و قبض و بسط شده است، در آینده نیز بنا به ضرورت های تاریخی باید مورد بازخوانی قرار گیرند.

2- مشخصه های جوامع آتی (جوامع اطلاعاتی) و نگاه نو به مفهوم شهروندی

واژه جامعه اطلاعاتی و واژه هایی از این دست همچون: «عصر اطلاعات»، «عصر ارتباطات» و غیره همه بر این محور تأکید می کنند که برای تولید انواع کالاها و خدمات، وابستگی زیادی به ابزارهای ارتباطی نوین داریم؛ به بیان دیگر، ابزارهای جدید ارتباطی نقش مهمی در زندگی بشری به عهده گرفته اند و جایگاه خود را در عرصه اجتماعی بیش از ابزارهای سنتی ارتباطی در دوره های گذشته یافته اند. در بین این ابزارهای ارتباطی، کامپیوتر به معنای عام آن، جایگاه ویژه ای دارد و مبنای تحولات عمیق بسیاری شده است؛ به عبارتی دیگر، نیروی محرکه شکل گیری و توسعه جامعه اطلاعاتی را باید در تولید ارزش های اطلاعاتی و نه ارزش های مادی (به معنای مطرح در جامعه صنعتی) جستجو کرد.
در طول دهه های 1970 و 1980 به دلیل ظهور و حضور رو به گسترش کامپیوترهای شخصی در جامعه، تأثیرات آتی کامپیوترها بر جامعه مورد توجه قرار گرفت. اما در دهه 1990، باتوجه به اهمیت بحث شبکه های کامپیوتری و ارتباطات راه دور، به این تأثیرات به مراتب عمیق تر و گسترده تر از قبل توجه نشان داده شد. کشورهای صنعتی آن دوران، با توجه به ایجاد زیرساخت های مناسب این تکنولوژی، توانستند شرایط ایجاد تحولات گسترده در حوزه ارتباطی را فراهم سازند. از اینجا به بعد بود که مشخص شد در برخی از کشورهای پیشرفته غربی، پاره ای از تغییرات اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی به مدد این تحول صورت پذیرفته که نه تنها آنها را از جوامع در حال توسعه، بلکه از بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی نیز متمایز ساخته است.(13) توجه به شاخص های توسعه- که امروزه از سوی مجامع جهانی مطرح می شود- نشان می دهد که بحث توسعه در کشورهایی نظیر کشورهای حوزه اسکاندیناوی به مدد رشد شاخص های اجتماعی، سلامت، تکنولوژی ارتباطی و نظایر آن، بالاتر از بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر قرار دارد. در این شرایط بود که بحث تأثیر این تغییرات تکنولوژیکی بر حیات اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی و سیاسی مطرح شد(14).
ظهور جامعه اطلاعاتی به همراه رشد و گسترش اولیه آن، چند تحول مرتبط و مؤثر بر یکدیگر را نیز در کنار خود تجربه می کرد. افزایش رقابت در بازارهای جهانی که باعث روی آوری بازار از روش های سنتی به استفاده از روش های نوین و طبعاً استفاده از اطلاعات و دانش بیشتر شد، یکی از پدیده های این دوران است. روند ادغام شرکت ها، ظهور شرکت های فراملیتی و انعطاف شرکت های مختلف در محیط های گوناگون به منظور حفظ و یا گسترش بازار نیز از دیگر پدیده های این دوران محسوب می شود. این پدیده ها در کنار استفاده گسترده از شبکه های مخابراتی و تأثیر متقابل این عناصر، به گسترش جامعه اطلاعاتی کمک کرده اند و از آن تأثیر پذیرفته اند. در عین حال بیشتر محققان این عرصه، تکنولوژی های ارتباطی کامپیوتر را تعیین کننده ماهیت این جامعه می دانند.
تردیدی نیست که یکی از محورهای مهم جامعه اطلاعاتی، بزرگراه های اطلاعاتی همچون اینترنت است که از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، فضای تازه ای را برای انسان ها ایجاد کرده است؛ فضایی بدون مرزهای جغرافیایی و محدودیت های سیاسی. در واقع، این بزرگراه های اطلاعاتی نقش مرزهای جغرافیایی و الزامات سیاسی، اجتماعی و گاه حتی حقوقی ناشی از آن را برای کاربران آن کمرنگ کرده اند. این بزرگراه های اطلاعاتی، بر ارتباطات، گردش اطلاعات، سرگرمی، نوع مبادلات مالی و نظایر آن مؤثرند و از این رو نگرش ها را تحت تأثیر قرار می دهند، تعاملات فرهنگی را بیشتر می کنند و در نتیجه نقش مهمی را در تغییرات بنیادین جوامع ایفا می کنند؛ به تعبیری دیگر، ابزار تولید کاملاً تغییر کرده و روابط مرتبط با آن هم دچار دگرگونی های بنیادین شده است لذا جامعه تحت تأثیر این تحول ارتباطی، دچار تحولاتی متناسب با این تغییرات خواهد شد. جالب است که دغدغه بسیاری از اندیشمندان حوزه فرهنگ، سهولت گردش اطلاعات در چنین شرایطی و عرضه اجناس تقلیدی، التقاطی و مونتاژی در کنار عرضه اجناس ناب است که مشکلات و سرگردانی هایی را برای خریداران کالای فرهنگی به دنبال دارد. در واقع حتی شاخص ها و متغیرهای فرهنگی تعریف شده در دنیای واقعی نیز، از تحولات عرصه مجازی متأثر می شوند.
جامعه اطلاعاتی ویژگی های تکنولوژیکی، اقتصادی (هدایت فعالیت های اقتصادی در هر نقطه از جهان به سایر نقاط، درآمد از طریق بزرگراه های اطلاعاتی، تبلیغات گسترده تر، تخصیص منابع بیشتر به حوزه تولیدات دیجیتالی، بانکداری و مدیریت مالی الکترونیک، بازارهای الکترونیکی و ...)، اجتماعی (تأثیر بر روابط، درست کردن گروه های مجازی در دنیای مجازی، مشارکت در حوزه های مختلف، انسان مجازی، حوزه خانواده و ... سرعت بالای انتقال داده ها، نشریات الکترونیک)، فرهنگی (تعاملات بیشتر فرهنگی، واگرایی و همگرایی فرهنگی، خرده فرهنگ ها، بازی قدرت تکنولوژی در عرصه فرهنگ، تأثیرات بازی های ویدیویی و کامپیوتری و ...) و سیاسی مختص به خود را دارد که دارای تفاوت های آشکاری با فضای جوامع صنعتی است؛ گرچه جامعه اطلاعاتی خود برآمده از همین جوامع و متحول شده این ساختار اجتماعی است.
در جامعه اطلاعاتی، رسانه ها نیز که به دلیل کارکردهای اجتماعی و سیاسی خود رکن چهارم دموکراسی نام گرفته اند، تفاوت هایی هم از لحاظ تکنولوژی و هم از لحاظ کمی و کیفی (به دلیل امکان برقراری رابطه دوسویه همزمان و کم هزینه با مخاطبان نسبت به دوران پیشین) پیدا کرده اند. در اینجا، بحث رسانه از آن جهت اهمیت می یابد که مهم ترین عنصر پیونددهنده حکومت و مردم است و در تعیین رابطه بین آنها نقش مهمی را ایفا می کند.
از دهه 1990 تاکنون، تحولات تکنولوژیکی حتی تولید مطالب چاپی سنتی از قبیل مطبوعات و کتاب را تحت تأثیر قرار داده و دست کم شناخت کلی اجتماعات نوین از ارتباط مکتوب را دگرگون کرده است؛ به طوری که دست گاه هایی همچون رایانه و حتی درآینده ای نزدیک، تلفن همراه را جانشین یا مکمل مکتوبات سنتی خواهد ساخت. امروزه انتقال سریع اطلاعات، چاپ همزمان مطبوعات در نقاط مختلف جهان، انتشار همزمان نشریات و حتی کتب بر روی صفحات وب، وبلاگ ها، گروه های خبری اینترنت، نشریات و کتب منتشر شده بر روی لوایح فشرده، امکان به اشتراک گذاردن نظرات شخصی را به سریع ترین وجه ممکن با سایر افراد در جهان فراهم کرده و تحولی عظیم را در بعد اطلاع رسانی جوامع به وجود آورده است. در برهه کنونی، رسانه ها چه در حوزه کامپیتوری آن اعم از نشریات الکترونیکی، وب ها، وبلاگ ها و گروه های خبری و چه در حوزه ارتباطات تلویزیون های ماهواره ای، از خصوصیاتی برخوردارند که آنها را از رسانه های پیشین متمایز می سازد. در این میان نقش رسانه های الکترونیکی مبتنی بر ابزارهای دیجیتالی به ویژه کامپیوتری، بسیار متمایز و سرنوشت ساز است؛ چرا که اگر به طور مثال تلویزیون از نظر نحوه توزیع خدمات (از آنتن های زمینی به ماهواره ای) تغییر شکل داده است. طبعاً ابعاد خاصی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما رسانه های مبتنی بر کامپیوتر به دلیل تغییر ساختار ارتباطی، ابعاد گسترده تری را تحت تأثیر قرار می دهند.
مهم ترین خصوصیات رسانه های نوین در جامعه اطلاعاتی عبارتند از:

1- سرعت انتقال اطلاعات.
2- ارتباط آنلاین.
3- نحوه عرضه متفاوت.
4- امکان ارائه مطلوب به شکل مورد درخواست و علایق کاربر.
5- امکان دسترسی سریع به آرشیوها.
6- امکان انتخاب نوع دسترسی، نوع مطالب، شکل دسترسی و ...
7- استفاده از ابزارهای چند رسانه ای.
8- تیراژ نامحدود.
9- امکان جستجوی گسترده در محتوا.
10. و مهم ترین نکته، امکان ارتباط دوسویه بین فرستنده پیام و گیرنده (به عنوان مهم ترین نکته) است.

بدیهی است با توجه به تأثیرات عظیم رسانه ها- اعم از سنتی و مدرن- و کارکردهای اطلاع رسانی، تفریحی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها، تغییرات کارکردی در برخی واژه های مرتبط با این موضوعات ایجاد شده که در دگرگونی مفاهیم سیاسی و اجتماعی نقش مهمی را ایفا خواهند نمود؛ به عبارت دیگر، تعریف جدیدی از این واژه ها و مفاهیم به دست می آید.
دقت در مشخصه ها و تغییرات ناشی از ظهور و گسترش جامعه اطلاعاتی نشان می دهد که در این گونه جوامع، با توجه به وجود مباحثی همچون: «زمامداری الکترونیک، نشریات گسترده شخصی و غیرشخصی با انواع مختلف الکترونیکی گسترده، دموکراسی الکترونیکی (که محصول بخشی از همین فرآیند ارتباط دیالکتیکی با رسانه های نوین الکترونیکی است) و شبکه های عمومی». چنین به نظر می رسد که نیازهای متفاوت سیاسی و اجتماعی و خواست مشارکت بیشتر و تأثیرگذاری بر فرآیند سیاست گذاری حاکمیت (که از وجوه بسیار مهم حکومت مندی است) از سوی مردم ارائه گردد. به کلام واضح تر، دولت ها در آینده ای نه چندان دور باید خود را برای بازخوانی روش حکومت و توجه به نیازهای جدید اجتماعی آماده کنند. اما چنان چه در گذشته دولت ها می توانستند در سیاست گذاری متغیرهای اندکی را در نظر بگیرند، این بار برای پاسخ به نیاز کنشگران حاضر و فعال در جوامع اطلاعاتی، باید بازیگران زیادی را همانند: سایر دولت ها، مقامات منتخب، رسانه ها، احزاب سیاسی و گروه های فشار، نهادهای مدنی، سازمان های بین المللی و آحاد شهروندان در نظر داشته باشند. با این حال، همچنان رکن مهم این فرآیند، بحث شهروندان است. شهروندانی که در ابتدای شکل گیری این مفهوم در یونان و روم باستان، حتی خدایان رومی نیز برای حمایت از آنان خلق می شدند چه برسد به کنسول ها و حتی تزار روم.
مشخصه های بررسی شده در یک جامعه اطلاعاتی نشان می دهد که شهروندانی با فرصت های زیادی برای تأثیرگذاری بر سیاست های حکومت و بازیگران امروزی مؤثر بر آن (دولت های دیگر، سازمان های بین المللی، نهادهای مدنی و ...) مواجه هستند؛ به گونه ای که عملاً آنها را از افرادی که تنها دارای رابطه ای حقوقی با دولت هستند، جدا کرده و ابعاد سیاسی و اجتماعی (به مراتب پررنگ تر از قبل) بخشیده است. به طور مثال، تشکیل گروه های گسترده مجازی در اجتماعات مجازی و یا استفاده از وبلاگ ها به عنوان ساده ترین و ارزان ترین رسانه ها که به سادگی در ظرف کمتر از میلیونیوم ثانیه جهانی می شوند، از جمله این امکانات و بحث هاست. قطعاً این مداخله که مشارکت فعال شهروندان در حوزه سیاست و تصمیم گیری را در بردارد، در صورت استقبال و استفاده از آن، آثار مطلوبی برای دولت به دنبال خواهد داشت. این آثار عبارتند از:

1- ارتقای سطح کیفیت تصمیمات دولت.
2- افزایش اعتماد شهروندان به دولت.
3- افزایش شفافیت و حس مسئولیت پذیری دولت.
4- ایجاد توانایی همراهی مردم با دولت.
5- جلب مشارکت سازمان های غیر دولتی، صاحبان مشاغل و شهروندان ذی نفع در جهت حل چالش های موجود(15).

در جامعه اطلاعاتی جدید، حقی برای شهروندان در حال شکل گیری است که چنانچه با تکالیف آنها متناسب نباشد، لحظه ای نباید در بر هم خوردن نظم سیاسی و اجتماعی آن جامعه تردید کرد.

3- نتیجه گیری

3-1- اگرچه مفهوم شهروندی قدمتی دیرینه در تاریخ بشری دارد اما این واژه به واسطه تغییر در روابط اجتماعی و بالطبع کارکردهای حکومتی، در طول تاریخ و از نظر بحث تکلیف و حق، در ارتباط با جامعه مدنی و جامعه سیاسی، تغییرات بسیاری کرده است. این مسئله هم در ایران و هم در غرب صادق است.(16)
3-2- حق و تکلیف دو مقوله مهم در بحث شهروندی هستند که باید با هم تناسب داشته باشند؛ در صورت عدم تناسب، رابطه بین نهادهای مدنی و مردم و حکومت می تواند از حالت تعادل خارج شود.
3-3- با توجه به تکنولوژی های نوین ارتباطی، فضاهایی برای ایجاد اجتماعات مجازی و شکل گیری زندگی جدید در دنیای مجازی فراهم شده است. کاربران این فضا، فارغ از کارکرد سنتی دولت ها در این فضا زندگی می کنند. لذا کارکرد دولت و ارتباط آن با شهروندان تغییر می کند.
3-4- امروزه رسانه ها به مدد وب سایت ها و وبلاگ ها، شکل جدیدی به خود گرفته اند؛ به طوری که نشریات محلی با محتوایی محلی، از همه نقاط جهان قابل مطالعه هستند.
3-5- شرایط جدید، الزامات جدیدی را می طلبند. امروزه کاربران اینترنت نه تنها هویتی ملی دارند، بلکه به واسطه زندگی در جامعه ای فارغ از الزامات ملی، شهروندی و جهانی محسوب می گردند. ساده ترین این الزامات را می توان مشترکات زبانی خواند. لذا رسانه های نوین باید کارکردهای جهانی داشته باشند تا بتوانند در این دنیا به حیات خود ادامه دهند.
3-6- بنابر آمارهای غیر رسمی، حدود 6 میلیون اکانت کاربری اینترنت در ایران وجود دارد که تقریباً 25 میلیون نفر را تحت پوشش قرار داده اند؛ یعنی ضریب نفوذ اینترنت در ایران، در حدود 30 درصد است که رشد آن همچنان ادامه دارد. تعداد وبلاگ های فارسی زبان، در حدود یک میلیون برآورد شده است که از این تعداد، نزدیک به هفتاد هزار وبلاگ فعال شناسایی شده اند. این جامعه پر جمعیت ایرانی که روز به روز بر جمعیتشان افزوده می شود، مشتری ده ها نشریه الکترونیکی فارسی و انگلیسی زبان هستند و مهم ترین منبع خبری بسیاری از آنان، همین فضای مجازی است.
3-7- تعداد زیاد ایرانیان در اجتماعات مجازی نشان از تمایل آنها به فعالیت در این فضای مجازی دارد که به دور از محدودیت های مختلف در دنیای واقعی، می توانند آزادانه فعالیت کنند.
3-8- شرایط جدید حضور ایرانیان در فضای مجازی و الزامات کارکرد اقتصادی و اداری بزرگراه های اطلاعاتی، دولت را به سمت استفاده هرچه بیشتر از این فضاها سوق می دهد. این حرکت الزاماتی را با خود دارد که دولت را به تدریج به سوی گشودن فضای بیشتر سیاسی و اجتماعی ترغیب می کند؛ به عبارتی، دولت مجبور خواهد شد شرایط جدید شهروندی را به رسمیت بشناسد. شرایطی که در آن شهروندی نه در چارچوب سنتی، بلکه در زمینه های جدید مطرح خواهد شد.(17) در غیر این صورت عدم تناسب حق و تکلیف در بحث شهروندی پیش خواهد آمد و در دوران کاهش نفوذ نهادهای ملی، نافرمانی های مدنی و مشکلات ناشی از آن را به دنبال خواهد داشت.(18)

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج.
2. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
- ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، چاپ چهارم، تهران: انتشارات اطلاعات، 1372.
- گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر محسنی، چاپ سوم، تهران، نشر نی، 1376.
- کازنو، ژان، جامعه شناسی وسایل ارتباطات جمعی، ترجمه ساروخانی و محسنی، چاپ پنجم، تهران: انتشارات اطلاعات، 1373.
3. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، چاپ نهم، تهران، نشرمروارید، 1382، ص 221.
4. در نظام های مبتنی بر تفکیک قوا، حکومت قوه اجرایی دولت را تشکیل می دهد. در زمانی که فرمانروایی مطلق وجود داشت، میان مفهوم دولت و حکومت فرقی وجود نداشت. مفهوم جدید دولت که از قرن شانزدهم با ماکیاولی در اروپا به وجود آمد، در قرون 17 و 18 بسط نظری یافت و تا حد زیادی با انقلاب کبیر فرانسه فعلیت پیدا کرد. بر طبق آن هر ملت مالک سرزمین خویش و تشکیل دهنده دولت خویش است.
5. همان، ص 164-162.
6. آشوری، داریوش، ما و مدرنیت، چاپ اول، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط، 1376، صص 112-111.
7. بشیریه، حسین، آموزش دانش سیاسی، چاپ اول، تهران: نشر نگاه معاصر، 1382، صص 227-226.
8. آشوری، داریوش، پیشین، ص 222.
9. گیدنز، آنتونی، پیشین، صص 328-327.
10. Governmentality
11. بشیریه، حسین، پیشین، ص 14.
12. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
- فوکو، میشل، حکومت مندی، فصلنامه گفتگو، شماره 44، آذرماه 1384.
- ثقفی، مراد، رسائلی در باب حکومت مندی: بازبینی تلاش سیاسی نخبگان ایران در دوره قاجار، فصلنامه گفتگو، شماره 44، آذرماه 1384.
13. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
- محسنی، منوچهر، جامعه شناسی جامعه اطلاعاتی، چاپ اول، تهران، نشر دیدار، 1380.
- استیونسن، نیک، رسانه های جدید و جامعه اطلاعاتی، ترجمه ایزدی، فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.
- ماسودا، یونجی، چیستی جامعه اطلاعاتی، ترجمه مهدی زاده، فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.
- شکرخواه، یونس، جامعه اطلاعاتی: چند دیدگاه بنیادی، فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.
- سالتر، لی، دموکراسی، جنبش های نوین اجتماعی و اینترنت، ترجمه ایزدی، برگرفته از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات رسانه ها:
www.rasaneh.org
14. ون دایک، جان، قدرت و سیاست در جامعه اطلاعاتی، ترجمه یزدان پور، فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.
15. موسوی، دموکراسی الکترونیکی، زمامداری الکترونیکی و شبکه های عمومی، www.musavis.com
16. ثقفی، مراد، رسائلی در باب حکومت مندی: بازبینی تلاش سیاسی نخبگان ایران در دوره قاجار، فصلنامه گفتگو، شماره 44، آذرماه 1384.
17. برای درک بهتر از تأثیر رسانه ها بر هویت و استفاده از رسانه ها در شکل گیری و شرایط جدید زندگی، مطالعه کتاب زیر (هرچند که قدیمی است می تواند تجربه جالبی را برای خواننده بازگو نماید:
-Naficy,Hamid(1993),The Making of Exile Culture, University of Minnesota Press
18. جهت آگاهی از تأثیر شرایط جدید رسانه ها بر شاخص های سیاسی و اجتماعی می توانید به مطالعه کتاب زیر بپردازید:
- Axford, B. Huggins(2001), New Media and Politics, London: Sage Pub.

منبع مقاله: زیرنظر رضا صالحی امیری؛ (1389)، مجموعه مقالات مدیریت و برنامه ریزی شهری، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ نخست.